[ad_1]

دانش آموزان مالزیایی در یک مدرسه اسلامی در هولو لانگات ، در حومه کوالالامپور – عکس: خبرگزاری فرانسه
در سال 1971 ، دولت مالزی هنگامی که سیاست اقتصادی جدید (NEP) را صادر کرد ، یک برنامه عملی انقلابی را برای مالزیایی اجرا کرد و آنها را در خط مقدم اقتصاد اشغال شده توسط چین قرار داد.
هدف برنامه تکمیل موفقیت آمیز در سال 1990 بود ، اما پس از 50 سال اجرا اهداف NEP محقق نشده است. در عوض ، این سیاست اقتصادی باعث تشدید تنش های نژادی ، تحریف اقتصاد ، کاهش کارآیی تجارت ، تحریف سیستم آموزش و پرورش شده است …
درس “میانبر برو ، پیشتاز باش”
در مقاله فوق جهت تجزیه و تحلیل بررسی اوراسیا، نویسنده موری هانتر معتقد است که یکی از دلایل اصلی و احتمالاً یک اشتباه بزرگ مالزی تمرکز بیش از حد بر آموزش بدون ایجاد عناصر لازم برای توسعه اقتصادی و همچنین حفظ موقعیت نسبی در صحنه بین المللی است.
در آخرین رتبه بندی سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) ، سیستم آموزشی مالزی در بین 93 کشور مورد بررسی در رتبه 63 قرار دارد.
از دهه 1980 ، نخست وزیر ماهاتیر محمد می خواست که انتقال به صنایع با فناوری پیشرفته را به عنوان نیمه هادی هدایت کند. بسیاری از کالج ها و دانشگاه ها برای توسعه مهارت های کارگران محلی در مالزی تاسیس شده اند.
این دانشگاه های جدید با این فرض ایجاد شده اند که این مکانها به جای اینکه به مراکز سنگین آموزش و یادگیری تبدیل شوند ، مکانی برای تأمین منابع انسانی واجد شرایط هستند.
وزارت تحصیلات عالی این مکاتب را به شدت کنترل می کند ، افرادی را که در رده های بالاتر قرار دارند انتخاب و تأیید می کند و تصمیم می گیرد چه دوره هایی را تدریس کند.
در اوایل دهه 2000 ، دولت مالزی بر مفهوم “بزرگ زیباست” در آموزش عالی تأکید کرد و بنابراین به سرعت اندازه دانشگاه های دولتی محلی را گسترش داد.
در حال حاضر مالزی دارای 20 دانشگاه دولتی ، 91 دانشگاه و کالج خصوصی و موسسات خارجی است (بسیاری از آنها از نظر مالی بسیار ضعیف هستند).
با این وجود ، تعداد فارغ التحصیلان دانشگاه در مقایسه با تعداد مشاغل موجود در اقتصاد ، بیش از حد زیاد است (بیش از 200000 دانشجو در سال).
علاوه بر این ، ناسازگاری بین منطقه جغرافیایی ، سطح فارغ التحصیلان و مشاغل موجود باعث می شود که نرخ بیکاری جوانان بالا باشد ، در حال حاضر 11.72٪.

کارگران جوان در مالزی از بیکاری بالایی برخوردارند زیرا “لیسانس” فراوانی وجود دارد اما کمبود “قایقران” وجود دارد
درس “کیفیت آموزش”
اگرچه مالزی دارای دانشگاههای بسیار بیشتری است ، اما این امر به تحصیلات بالایی منجر نمی شود. فرهنگ کتاب های درسی فراتر از آموزش است ، زیرا دانش آموزان می توانند از انبار آنلاین مقاله برای تکمیل سریع کارها استفاده کنند.
سیستم های نظارتی در تدریس ، مانند آموزش مبتنی بر هدف (OBE) و گواهینامه صلاحیت مدارس ISO ، معلمان را به مدیران تبدیل کرده اند و آنها را از زمان آماده سازی ، تحقیق و آموزش محروم می کند.
چنین سیستم آموزشی دانشجویان مالزیایی را به سمت بیکاری و بدهی سوق می دهد. براساس گزارش ها ، کل بدهی دانشجویان در مالزی در سال 2019 به 39 میلیارد رینگیت (9.46 میلیارد دلار) رسیده است.
تلاش برای ایجاد تصویر با ورود به دانشگاه و گرفتن مدرک باعث می شود دانشجویان انتظار فرصت های شغلی زیادی را داشته باشند که بازار کار نمی تواند ارائه دهد.
سیستم آموزشی مالزی نیز نتوانسته است فرهنگ استقلال و تفکر انتقادی را برای فارغ التحصیلان خود ایجاد کند ، اما تاکنون دو نسل دانش آموز با آرزو برای رسیدن به طبقه متوسط ایجاد کرده است.
اگرچه صنعتی شدن ، مالزی را به یکی از بهترین تولید کنندگان نیمه هادی در جهان تبدیل کرده است ، این کشور جنوب شرقی آسیا نتوانسته صنایع پایین دستی مانند فناوری اطلاعات ، اطلاعات یا ارتباطات از راه دور را ارتقا دهد.
بیشتر صنعت تولید به کارگران خارجی بستگی دارد و از این رو سود چندانی به اقتصاد محلی نمی دهد ، به ویژه با توجه به مشوق های مالیاتی تمدید شده برای بیشتر سرمایه گذاران.
نویسنده موری هانتر ، محقق ، دانشگاهی و صاحب مشاغل با 30 سال سابقه ، گفت: مالزی به سرعت نیاز به اصلاح سیستم آموزش عالی ، عدم تمرکز و اتصال دانشگاه های بزرگ برای تدریس دارد. نیازهای شرکتهای کوچک و متوسط (SME) بجای خیال پردازی در مورد استفاده از مفهوم 4.0 صنعت که مناسب نیستند ، مناسب اقتصادی است که هنوز در حال توسعه است و زیرساختهای لازم را ندارد.
به گفته وی ، برای ایجاد کارآفرینان جدید ، به ویژه در میان جوانان ، باید تحصیلات به کالج ها و آموزشگاه های حرفه ای بازگردد.
[ad_2]